مطلب درخواستی مریم جون درباره آنفولانزای نوع A هیون
همونطور که توی قسمت دهم برنامه استرانگ هارت خود هیون تعریف کرد براتون اینجا ترجمه می کنم
و اطلاعات خودم رو هم بهش اضافه میکنم
توی ژاپن بوده و برای کنسرتی به اونجا رفته بوده و خودش تنها بوده بقیه گروه کره بودن
هیون میگه اولش به بیمارستان رفته و دکتر ژاپنی اش خیلی خوب ازش مراقبت میکنه
آخه شناختتش همسرش طرفدار دابل بوده و فیلم پسران برتر از گل هیون رو هم دیده بوده
بعد از اینکه چکابش میکنه ، دکتر یهو 10 متر ازش دور میشه و با انگشتش بهش میگه که جواب تستش
مثبته و بعد از اون ماسک میزنه.(لازم میدونم یه اطلاعاتی از آنفولانزای نوع A بهتون بدم تا رفتار این دکتر رو
درک کنید راه درمان شناخته شده ای براش تا حالا پیدا نشده و خیلی خطرناکه و مثل بقیه آنفولانزاها علائمش
مثل یه سرماخوردگی ساده است از راه دستگاه تنفس منتقل میشه راه درمانشم قرنطینه کردنه که هیون رو هم
قرنطینه کردن توی کشورای پیشترفته راه درمان بهتری هم پیدا شده و بیشتر ویروس ها هم با استراحت زیاد و
زیاد آب خوردن از بدن دفع میشن.) با این رفتار دکتر، هیون فهمیده بوده بیماری خطرناکی داره
و بخاطر قرنطینه شدن اش خیلی تنها شده بوده و هیچکدوم از اعضا هم پیشش نیومدن
و توی این مدت که قرنطینه شده بوده خیلی در مورد آیندش فکر کرده اینکه دلش میخاد قبل از 30 سالگی
عروسی کنه 2 تا دختر و 2 تا پسر داشته باشه و آخرای دوره بیماریش به پرستار گفته بوده من هنوز عروسی نکردم
من 4 تا بچه میخام من نمیخام بمیرم پرستاره هم گفته نگران نباش نمیمیری.
قبل از رفتنش به ژاپن هم با جونگی دعوا داشته قضیه دعواشون هم این بوده که اون روزی که فن میتینگ داشتن
هیون دیر از خواب بلند میشه و اونا دیر به محل فن میتینگ میرسن. بعد از بهبودی هیون و مرخص شدنش از بیمارستان
هیون باز با مردم دچار مشکل شده بوده اونا باور نمی کردن که راه درمانی وجود داشته و هیون الان سالمه برا همین
با هر کسی میخاسته حرف بزنه ازش دوری میکردن و چون این برخوردا دیده اون موقع به اسپانیا سفر کرد که
برنامه سفر به اسپانیاشو براتون میذارم یه خاطره هم از این برخوردا توی استرانگ هارت تعریف کرده.
خاطره اینه : در حال رانندگی بوده و از چراغ قرمز رد شده و برای تست الکل پلیس ماشینشو نگه میداره
پنجره ماشینشو میکشه پایین و منتظر پلیس میشه وقتی پلیسه میرسه و هیونو میبینه ازش فاصله میگیره
و جلوی دهنشو میگیره و بهش میگه بره
4 نظر
مریم حیدری | پرتال تبادل لینک ۱۳۹۳/۰۷/۱۱ - ۲۰:۲۱:۱۶
با ثبت لینک خود در دایرکتوری قدرتمند و رنک بالا best-links.ir بازید شما به طور متوالی افزایش پیدا خواهد کرد و لذت وب نویسی با بازدید بالا را تجربه خواهید کرد برای ثبت لینک خود همین الان کلیک کنید : www.best-links.ir
نسترن ۱۳۹۳/۰۷/۱۱ - ۲۲:۱۲:۰۵
الهی بمیرم چقد سختی کشیده این پسر
چجوری دلشون اومد اینطوری رفتار کنن
حالا هرچقدرم بیماریش بد باشه این رفتارا اصلا قابل توجیح نیست
Zahra R (مدیر سایت)
واقعا نازی ولی هیون به تنهایی عادت داره نگرانش نباش تو هم بودی همین کارو میکردی اگه یه بیمار خطرناک مثل یه ایدزی ببینی چنین رفتاری نداری؟مگه مثل ما پزشکا و پیراپزشکا ترس نداشته باشی از مردم انتظار دیگه ای نمیره
fatemeh AD (نا مشخص) ۱۳۹۳/۰۷/۱۶ - ۱۲:۰۶:۰۴
اگه منم بودم و میدونستم یه نفر یه بیماری مسری داره ازش فاصله میگرفتم!
ولی خب وقتی دکتر تشخیص میده میتونه از قرنطینه دربیاد دیگه این رفتارا یکم...
ولی اون جا که به پرستاره گفته بود من هنوز ازدواج نکردم بچه میخوام دلم کباب شد براش!
Zahra R (مدیر سایت)
اون قبول ولی اونموقع قرنطینه بوده ولی بعد از خوب شدن دیگه خیلی زیاده روی کردن
آره منم دلم سوخت
manicure ۱۳۹۶/۰۱/۱۸ - ۱۲:۳۵:۵۱
Magnificent goods from you, man. I have remember your stuff prior
to and you are simply too wonderful. I actually like what
you have obtained right here, certainly like what you are
stating and the best way wherein you assert it.
You make it entertaining and you continue to take care of to stay
it smart. I cant wait to read far more from you. This is really a great site.