پروژه خداحافظی و دیدار هیون قبل از رفتنش به سربازی
اولین میتینگ در روز 12 می 2015 در ساعت 10 صبح است که در مرکز مکان سربازی هیونه.
مراسم خوشامدگویی به هیون تا ساعت 2 بعد از ظهر ادامه داره
و همینطور اونجا محلیه که بعده ها هم همونجا مراسم میگیریم
تا ساعت 12:30 باید تمام فن ها جمع بشن تا برای خوشامدگویی به هیون اونجا باشن.
فن ها قصد دارن پلاکارد بزرگی از هیون به اونجا ببرن..... و همینطور به منظور چتر میشه ازش استفاده کرد
چون انگار پیش بینی شده اون روز بارون میاد.
این برنامه ماست .... ما امیدواریم خیلی از هنسیاها بیان تا یه خداحافظی خوب با هیونمون داشته باشیم.
ادامه ..............
اینم مسیر رفتن هیون و همینطور هنسیاها برای اجرای نقششون
این پلاکاردها
11 نظر
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۱ - ۰۴:۳۸:۴۶
من آخر این هفته امتحان دارم و البته به خاطر رفتن هیون عزیز و اینکه نمیتونم توی میتینگ شرکت کنم دارم افسرده میشم! جلوی اشکهام رو نمیتونم بگیرم و دارم داغون میشم! زهرا جان واسم دعا کن ! میدونم خودت هم ناراحتی ولی اینکه این امتحانات بی ارزش مزاحم من هستن برای آخرین دیدار با هیون عزیز قبل از سربازیش بیشتر ناراحتم میکنه! آخه یکی نیست به اینا بگه وقتی قراره یه واقعه ی به این مهمی اتفاق بیفته خب امتحانات رو یه موقع دیگه برگزار کنید! الکی وقت ما رو میگیرن که نتونیم به کارای مهمترمون برسیم! آخه از هیون هم مهمتر مگه سراغ دارن؟! کلی از فن هاش دارن میرن میتینگ، اون وقت اینا یه جوری برنامه ریزی کردن که ما آخرین لحظات حضور هیون در بینمون رو از دست بدیم! آخه دو سال خیلی زیاده ! من اصلا از بیخ با سربازی مشک
Zahra R (مدیر سایت)
همچین میگی انگار میتونستی اون روز بری سئول.از هیون مهمتر؟الان هیون اصلا برام مهم نیست چه برسه به مهم تر
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۱ - ۰۴:۳۹:۵۰
من اصلا از بیخ با سربازی مشکل دارم دو سال طرف رو حروم میکنه ! والا اگر فشرده برگزار میشد زودتر تموم میشد!هیو ن که بره دیگه دلم نمیخواد برم سئول! اونجا برام خیلی دلگیر میشه!
Zahra R (مدیر سایت)
داداش خودمم الان سربازه.خب دیگه همینه دیگه
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۱ - ۰۶:۱۶:۳۷
من دارم با این حرف ناراحتیم رو بروز میدم! اما حرفات بغضم رو داغون میکنه!
Zahra R (مدیر سایت)
میدونم ناراحتی میتونم بفهمم منم اگه اوضاع خوبی داشتم شاید حتما ناراحت میشدم واقعا ببخشید که اینقدر بی احساس جوابتو میدم کاریش نمیتونم بکنم ایشالا حلالم کنی.منظور جمله دومت رو هم متوجه نشدم یعنی چی حرفام بغضت رو داغون میکنه؟یعنی اینقدر دلت به حال من میسوزه که ناراحتی خودت یادت میره؟
mpf ۱۳۹۴/۰۲/۲۱ - ۱۴:۵۷:۰۴
زهرایی الههی فدات میدونم چه حس گندیه..الان برای تو این حست و این دوره کاملا طبیعیه منم یه مدت اینطوری شدم که به هیونو همه چی بی حس باشم ولی قضیه من سر یه چیز دیگه بود که صدالبته قابل مقایسه با تو نیست..ولی خب توروخدا خودتو اذیت نکن..میدونم سخته ولی توروخدا به مادربزگت کمتر فکرکن..بخدا اونم راضی نیست تو خودتو عذاب بدی..به نظرم تا وقتی حوصله هیونو نداری ولش کن..خب زور که نیس اینطوری اذیت میشی..میدونم برای سایت و ارشیوش کلی زحمت کشیدی ولی یه مدت اهمیت نده به خدا هیچی نمیشه..فکر سایتو بچه ها هم نباش...بچه هام بالاخره خبرارو گیر میارن..من همینکارو کردم تا وقتی دلم تنگ شد..اگه خودت دوست داری بیای پس هنوز حست سرجاشه و برات اهمیت داره حتی خیلی کم..قربوونت تو روخدا خودتو اذیت نکن به قران خوب میشی..نش
Zahra R (مدیر سایت)
خدا نکنه فدای من بشی...اصلا بحث هیون نیست کلا هیچ حسی ندارم هیچی برام مهم نیست حتی گریه هم نمیکنم نمیدونم چرا بعضی موقعها گریمم در نمیاد خیلی بغض دارما ولی گریم نمیگیره دارم میترکم یه حس خلا انگار تو این دنیا نیستم هیچی رو درک نمیکنم بی احساسی محض.مگه میشه بهش فکر نکنم؟خودش میاد بدون اینکه فکر بکنم چون خیلی میدیدمش....مگه فکر میکنی دلم میخاد این اوضاع ادامه پیدا کنه؟خودمم دلم نمیخاد برا همین ایشالا این دوران زودتر تموم شه حال هرجوری میخاد باشه یا با مرگه یا با فراموشی.چمیدونم.فکر نمیکنم بتونم نسبت به سایت بیخیال باشم شاید تنها روزنه امیدمه...نه واقعا هیچ حسی بهش ندارم چون سایت برام وظیفس میام سر میزنم والا هیچ حسی ندارم داشتم آپ میکردم اینقدر بیحال و حوصله بودم با هیچ عکس هیون هیچ حسی داشتم انگار نه انگار که تا چند وقت پیش عاشقش بودم
mpf ۱۳۹۴/۰۲/۲۱ - ۱۵:۰۶:۳۸
کامنتم ادامه داشت ولی حتما قسمت نبوده که ازونجا به بعد بیاد پس بیخیال اون "نش" تهش!چون یه چی بود حواسم نبود ممکن بود ناراحتت کنم..
میبوسمت❤
Zahra R (مدیر سایت)
هرجور صلاح میدونی ولی من الان در حال حاضر احساسی ندارم اگه ناراحتی چیزی ازم داری بهم بگو اصلا ناراحت نمیشم چون اصلا درکش نمیکنم که بخام ناراحت شم میگم که هیچ احساسی ندارم
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۲ - ۰۳:۱۶:۲۶
تو که منظور من رو فهمیدی دیگه چرا می پرسی عزیزم ! راستش بهت نگفتم ولی بابت از دست رفتن مادر بزرگت منم گریه ام گرفت! خدا کنه دلت زودتر آروم بشه زهرا جان!
Zahra R (مدیر سایت)
قربونت برم که اینقدر مهربونی تو دیگه چرا بخاطر مامان بزرگ من گریه کردی؟نازی قربونت ایشالا بهتر بشم گریه کنم بهتر میشم نمیدونم چرا الانا گریم نمیگیره؟انگار خیلی برام سنگین بوده تا حالا سر هیچ عزیزی به این بدبختی دچار نشده بودم.انگار تمام اون غم ها رو هم تلمبار شده جلوی گریمو گرفته و داره خفم میکنه
mpf ۱۳۹۴/۰۲/۲۲ - ۱۷:۴۷:۳۷
نه زهرا جان من بدی ازت ندیدم که بخوام ناراحت بشم یه چیز شوخی بود که مهم نیست..بخدا خوب میشی..فقط خودتو اذیت نکن...همین که اینجا امیدته خیلی خوبه..قربووونت
Zahra R (مدیر سایت)
قربونت تو خیلی به من لطف داری...ایشالا الان که یکم بهترم از وقتی گریه کردم آروم تر شدم....اینجا بخاطر شماها و اینکه سایت هیونه معلومه جای امیدمه ایشالا دوباره بتونم به زندگی برگردم روزام مثل همیشه است ولی حس و حالش نیست نمیدونم واقعا چمه
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۳ - ۰۴:۱۵:۵۴
ای جونم! خدانکنه! کم کم آروم شو! هیون که هم دیروز و هم الان دوباره اشکمو دراورد! منم الان داغونم! خدا کنه تو زودتر از من آروم بشی! برات دعا می کنم!
Zahra R (مدیر سایت)
مرسی عزیزم دیروز 7اش بود بغضم ترکید گریه کردم تا شبش هم همینطور گریه میکردم یکم آروم تر شدم دیروز خبرای هیونو دیدم خیلی ناراحت شدم موهاشو کوتاه کرده بود انگار یکی دیگه شده بود مثل هیونم نبود دلم خیلی سوخت.مرسی عزیزم برام دعا کن ایشالا حال تو هم بهتر میشه هیون جاش خوبه زیاد ناراحت نباش
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۴ - ۰۵:۵۷:۱۳
میشه لطفا این سایت هایی رو که سر زدی آدرسشونو بذاری هم سایت های خبری و هم اونایی که عکسا رو گذاشتن! من چند تا سایت رفتم دیدم چرت و پرت نوشتن و اونی که میخوام رو نذاشتن فقط راجع بهش حرف زدن. ممنون.
Zahra R (مدیر سایت)
میرم الان سر میزنم ببینم چیه
sahar ۱۳۹۴/۰۲/۲۴ - ۱۰:۰۰:۰۴
من واقعا از این که هیون به سربازی رفت ناراحت هستم .چون فکر می کنم نتونه اون جا طاقت بیاره. امیدوارم سربازی اون زود تموم بشه. ولی من اگه بجای هیون بودم خیلی خوش حال مشدم از رفتنم به سربازی .من دخترم و نی تونم سربازی برم ولی همیشه عاشق سربازی بودم.
Zahra R (مدیر سایت)
نه برعکس هیون اونجا راحته خودشم تو مصاحبه هاش میگفت.میگفت اونجا میذارن بخابی بهت غذا میدن مطمئنم اونجا خیلی راحت تره
mpf ۱۳۹۴/۰۲/۲۶ - ۰۲:۴۶:۲۲
سلام زهرایی..خوبی؟..خیلی خوشحال شدم میگی حالت بهتره..ایشالا بهترم بشی..
Zahra R (مدیر سایت)
سلام مریم جونم..مرسی بد نیستم یکم بهتر شدم.مرسی که به فکرمی عزیزم