چشاش چجوریه؟مثل همیشه است.تو هم که هی هرچیزی میبینی گریه ات میگیره
MELIKA
۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۱:۱۳:۵۴
گریه ام امروز قطع شد توی یکی از کامنت ها گفتم که بعد از خوندن یکی از پاسخ های تو الان مثل اولم شدم البته نگرانی من سر جاشه. امروز صبح قبل از خوابیدنم، منظورم 9 صبح به بعده اون موقع خوابیدم، کلی گریه کردم. یه جوری که 3 بار وسط گریه ام از تختم اومدم پایین رفتم آب سرد خوردم.وقتی اومدن بیدارم کنن این دفعه بدون اینکه بخوام انگار از قبل خوابم جا مونده بود، 2 تا قطره اشک از چشمم اومد اونی که اومد بیدارم کنه کلی تعجب کرد!!!! اما الان دیگه گریه ام نمیاد و به حرفت هم گوش میدم! من خیلی حرف گوش کنم ها!!!!! اینجوری نگام نکن! آهان راستی چشماش هم از همیشه انگار خیس تره یه غمی توشه !
Zahra R (مدیر سایت)
نمیدونم ایشالا واقعا قطع شده باشه خود من شبی که خبر مرگ مادربزرگم رسید تا صبح گریه کردم و خیلی کم خوابیدم که صبح بریم بهشت زهرا برای تشییع جنازه صبح که بیدار شدم عین پاندا شده بودم زن داداشم که صبح منو دید ترسید و خیلی برام نگران شد چشام باد کرده بود ولی خودمو کنترل کردم چون میدونستم اگه مامانم منو اونطوری ببینه بیشتر ناراحت میشه و بی تابی میکنه مخصوصا به خودم گفتم من باید امروز قوی باشم تا بتونم به مامانم کمک کنم.دلم میخاست یکی هم مثل من همینطوری وقتی خودم اینقدر ناراحتم به فکرم باشه و اونقدر براش مهم باشم که ناراحتی خودشو نبینه و منو آروم کنه همیشه همه جا سنگ صبور بودم و هستم و انگار قرار نیست کسی منو آروم کنه نمیدونم این چه شانسیه که من دارم الانم دوباره گریم رو در آوردیدولی مرسی که به حرفم گوش میدی حداقل اگه بازم دوبار گریه کردی توی نظرت به من نگو بهم بگو حالت خوبه مثل من که الان خیلی ناراحتم ولی ازتون مخفی میکنم و میگم خوبم یکم بهتر شدم چون دلم نمیخاد خیلی نگرانم بشید و غصه بخورید
MELIKA
۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۳:۵۵:۴۹
من واقعا دوست ندارم که تو همش ناراحت باشی و غصه بخوری وگریه کنی! من اینکه دیگران رو خوشحال کنم رو دوست دارم بخصوص تو رو که احساس میکنم خیلی سریع ارتباط تنگاتنگی باهات پیدا کردم بطوریکه تمام تلاشم رو میکنم که تقریبا هرروز اینجا باشم و کامنت بذارم تا با تو حرف بزنم! اگه میدونی برای خوشحال شدنت کاری هست که منبتونم بکنم بگو! اگه بتونم حتماانجامش میدم!
Zahra R (مدیر سایت)
قربونت آره تو از وقتی که مادربزرگ من فوت شده از هه بیشتر نظر گذاشتی ممنونم ولی این نظرای آخریت یکم اعصابمو داغون کرد ولی در کل واقعا مایه آرامشی برام منم اگه نظراتتو نبینم حس بدی دارم ممنون که هستی.الان که تو ذهنم چیزی ندارم فقط تنها و مهم ترین کمک و کاری که میتونی برام بکنی دعا برای خودم و مادربزرگمه همین برای من بسه و اینقدر هم خودتو بخاطر رفتن هیون ناراحت نکن مطمئن باش من میدونم اون اونجا خیلی راحته و آرامش داره پس اصلا نمیخاد خودتو ناراحتش کنی قبول منم دلم براش تنگ شده ولی خیلی برنامه داره که بتونه دلتو شاد کنه دلت تنگ شد برو ببین
MELIKA
۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۵:۳۴:۴۹
باشه انجامش میدم! فقط چون تو گفتی! زهرا جونم..... مواظب خودت باش همونطور که بهم گفتی هیچ چیز بجز خودت مهم نیست! منم برای تو و مادربزرگت دعا میکنم!
Zahra R (مدیر سایت)
آفرین دختر خوب و حرف گوش کن من مرسی که به حرفم گوش میدی ایشالا حالتو بتونه بهتر کنه.قربونت برم به جز خودم شماها هم برام مهمید.رسی که دعام میکنی من مطمئنم حالم بخاطر دعاهای شماهاست که بهتر شده
4 نظر
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۸ - ۰۵:۴۹:۲۲
عزیزم، چرا چشماش اینجوریه! دوباره گریه ام گرفت.
Zahra R (مدیر سایت)
چشاش چجوریه؟مثل همیشه است.تو هم که هی هرچیزی میبینی گریه ات میگیره
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۱:۱۳:۵۴
گریه ام امروز قطع شد توی یکی از کامنت ها گفتم که بعد از خوندن یکی از پاسخ های تو الان مثل اولم شدم البته نگرانی من سر جاشه. امروز صبح قبل از خوابیدنم، منظورم 9 صبح به بعده اون موقع خوابیدم، کلی گریه کردم. یه جوری که 3 بار وسط گریه ام از تختم اومدم پایین رفتم آب سرد خوردم.وقتی اومدن بیدارم کنن این دفعه بدون اینکه بخوام انگار از قبل خوابم جا مونده بود، 2 تا قطره اشک از چشمم اومد اونی که اومد بیدارم کنه کلی تعجب کرد!!!! اما الان دیگه گریه ام نمیاد و به حرفت هم گوش میدم! من خیلی حرف گوش کنم ها!!!!! اینجوری نگام نکن! آهان راستی چشماش هم از همیشه انگار خیس تره یه غمی توشه !
Zahra R (مدیر سایت)
نمیدونم ایشالا واقعا قطع شده باشه خود من شبی که خبر مرگ مادربزرگم رسید تا صبح گریه کردم و خیلی کم خوابیدم که صبح بریم بهشت زهرا برای تشییع جنازه صبح که بیدار شدم عین پاندا شده بودم زن داداشم که صبح منو دید ترسید و خیلی برام نگران شد چشام باد کرده بود ولی خودمو کنترل کردم چون میدونستم اگه مامانم منو اونطوری ببینه بیشتر ناراحت میشه و بی تابی میکنه مخصوصا به خودم گفتم من باید امروز قوی باشم تا بتونم به مامانم کمک کنم.دلم میخاست یکی هم مثل من همینطوری وقتی خودم اینقدر ناراحتم به فکرم باشه و اونقدر براش مهم باشم که ناراحتی خودشو نبینه و منو آروم کنه همیشه همه جا سنگ صبور بودم و هستم و انگار قرار نیست کسی منو آروم کنه نمیدونم این چه شانسیه که من دارم الانم دوباره گریم رو در آوردیدولی مرسی که به حرفم گوش میدی حداقل اگه بازم دوبار گریه کردی توی نظرت به من نگو بهم بگو حالت خوبه مثل من که الان خیلی ناراحتم ولی ازتون مخفی میکنم و میگم خوبم یکم بهتر شدم چون دلم نمیخاد خیلی نگرانم بشید و غصه بخورید
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۳:۵۵:۴۹
من واقعا دوست ندارم که تو همش ناراحت باشی و غصه بخوری وگریه کنی! من اینکه دیگران رو خوشحال کنم رو دوست دارم بخصوص تو رو که احساس میکنم خیلی سریع ارتباط تنگاتنگی باهات پیدا کردم بطوریکه تمام تلاشم رو میکنم که تقریبا هرروز اینجا باشم و کامنت بذارم تا با تو حرف بزنم! اگه میدونی برای خوشحال شدنت کاری هست که منبتونم بکنم بگو! اگه بتونم حتماانجامش میدم!
Zahra R (مدیر سایت)
قربونت آره تو از وقتی که مادربزرگ من فوت شده از هه بیشتر نظر گذاشتی ممنونم ولی این نظرای آخریت یکم اعصابمو داغون کرد ولی در کل واقعا مایه آرامشی برام منم اگه نظراتتو نبینم حس بدی دارم ممنون که هستی.الان که تو ذهنم چیزی ندارم فقط تنها و مهم ترین کمک و کاری که میتونی برام بکنی دعا برای خودم و مادربزرگمه همین برای من بسه و اینقدر هم خودتو بخاطر رفتن هیون ناراحت نکن مطمئن باش من میدونم اون اونجا خیلی راحته و آرامش داره پس اصلا نمیخاد خودتو ناراحتش کنی قبول منم دلم براش تنگ شده ولی خیلی برنامه داره که بتونه دلتو شاد کنه دلت تنگ شد برو ببین
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۵:۳۴:۴۹
باشه انجامش میدم! فقط چون تو گفتی! زهرا جونم..... مواظب خودت باش همونطور که بهم گفتی هیچ چیز بجز خودت مهم نیست! منم برای تو و مادربزرگت دعا میکنم!
Zahra R (مدیر سایت)
آفرین دختر خوب و حرف گوش کن من مرسی که به حرفم گوش میدی ایشالا حالتو بتونه بهتر کنه.قربونت برم به جز خودم شماها هم برام مهمید.رسی که دعام میکنی من مطمئنم حالم بخاطر دعاهای شماهاست که بهتر شده