نامه خداحافظی هیون با فنهاش قبل از سربازی اش که توی سایتش هم گذاشته
http://henecia.jp/news/detail.php?nid=571
سلام ، کیم هیون جونگ هستم.
بلاخره یه فرصت پیدا کردم تا بهتون سلام کنم و این سلام آخر و وداعه. بخام صادق باشم ،
بخاطر این زمان من خیلی ازتون متاسفم. الان توی جمع نمیتونم افکار و احساساتمو بیان کنم و بهتون بگم که این
وقفه بخاطر بازتاب رفتار بی تجربه و نابالغ منه ، که در واقع هم خودم هم شماها یه دوران سخت رو گذروندیم.
(نازی همیشه به فکر ماست و همیشه اینقدر فروتنه.پسرم همش که تقصیر تو نیست.
مگه تو از کجا میدونستی چنین بلایی قراره سرت بیاد؟) و همینطور من خیلی فکر کردم که چطور صمیمانه
ازتون عذرخواهی و خداحافظی کنم. برای تمام فن هام که در قلبم هستن ... نه من دو تا احساس نسبت
به تمام فن هام دارم. عذرخواهی و قدردانی. خیلی از شماها در طول این زمان سخت ،
با احساساتتون منو حمایت عاطفی کردید. بیشتر از اونی که خودم فکر میکردم بهم اعتماد داشتید
و هیچوقت هم اعتمادتون تغییر نکرد ، چطور میتونم براتون جبرانش کنم؟ و نسبت به اونهایی که
بعد از شنیدن اخبار بخاطر من عصبانی و ناراحت شدن ، واقعا نمیدونم چطور عذرخواهی امو نسبت
بهشون بیان کنم ولی من این دین و قرض سنگین رو با خودم توی سربازی میبرم. البته هر مردی که توی
این قسمت از کره خاکی (کره جنوبی) متولد میشه ، به خدمت سربازی خواهد رفت ولی الان که نوبت من شده ،
من یه کم نگران و عصبی ام. من همیشه فکر می کردم در تمام این سالها ، خیلی سخت کار می کردم
و زندگی بلند همتانه ای داشتم .... اما وقتی این روز بلاخره رسید ، من احساس عصبی بودن دارم. ولی به هر حال ،
توی این 2 سال ، من باور دارم که این جرات و جسارت رو توی این مرحله و مسیر جدید کسب خواهم کرد.
بعنوان یه مرد ، بعنوان یه خواننده و سرگرم کننده ، یه انسان مسئول توی جامعه ، من بالغ تر و کامل تر برخواهم گشت.
در طول این یکسال ، من تحت لوای عشق و حمایتی که از خانواده ام ، دوستام ، همکارام ، مردمی که همیشه
ممنونشونم و فن هام دریافت کردم ، زندگی کردم. من بعد از اینکه بطور کامل خدمتمو انجام دادم ،
بعنوان یه انسان بهتر نه یه شخص کامل و بی عیب و نقص ، برخواهم گشت. من بهتون قول میدم روزی که
برمی گردم با یه لبخند بهتون سلام کنم و این آخر نامه منه. (واقعا این جملش خیلی منو تحت تاثیر قرار داد
مرسی عزیزم ایشالا اون روز رو ببینیم چون دلم برای لبخندت خیلی تنگ میشه.)
12 می 2015 ، کیم هیون جونگ
عکساش در ادامه ..............
8 نظر
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۸ - ۰۴:۱۳:۳۸
این عکس اولیه ، بغضم رو تازه کرد!
Zahra R (مدیر سایت)
عکس اولیه که نوشته است تو هم که هی بغض میکنی یه ذره هم به حرفم گوش بده
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۸ - ۰۶:۰۶:۲۷
الان که دوباره خوندمش نمیتونم اشکهام رو کنترل کنم! یه طوری نوشتن که باعث شد تا بیشتر غصه بخورم و اشک بریزم و احساس دلتنگی کنم! خودم میدونم که دو سال بیشتر نیست و تموم میشه! اما گفته عصبی شده! ای وای کاش حالش بهتر بشه! یه جوری نوشتن که هیچ جای حرفی باقی نمیذارن بجز یه چیز: اینکه ما دلمون واسشون تنگ میشه و امیدواریم که این مدت زودتر تموم بشه و اینکه بتونن اعصابشون رو آروم کنن! کاش فن ها اونجا اینا رو گفته باشن!
Zahra R (مدیر سایت)
خب اولین باره داره تجربه میکنه هرکس دیگه ای هم جاش بود نگران و عصبی میشد تو هم بودی میشدی همونطوری هم که خودش گفته میتونه با این اوضاع خودشو وفق بده پس جای نگرانی نیست. بدون گفتن اینا هم هیون میدونه احساس ما نسبت بهش چیه همین الانش به این زودی 7 روز گذشت اونقدر سخت نیست حداقل به امید برگشت هیون خوشحالی.من باید چی بگم که هیچ امیدی به برگشت مادربزرگم نیست حتی این امید رو هم ندارم اگه اون دنیا برم بتونم ببینمش پس اینقدر بی تابی نکن اونطوری که تو فکر میکنی سخت نیست مخصوصا وقتی میدونی جاش اونجا راحت تره چون خودش همیشه میگفت اونجا راحت تره براش.آدم اگه عاشق کسی هست آرزو داره اون طرف در آرامش و خوشبختی باشه همونطور که اگه من بفهمم جای مادربزرگم اون دنیا راحته واقعا به آرامش میرسم و خوشحال میشم تو هم اگه واقعا عاشق هیون باشی الان براش خوشحالی نه اینکه ناراحت باشی و گریه کنی مگه اینکه به فکر خودت باشی و دلت بخاد هیون اینجا باشه و اذیت بشه تا خبری ازش باشه تا خوشحال باشی که بنظر من این اصلا عشق نیست خودخواهیه
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۰:۴۰:۴۲
ادامه ی قبلی: خب فکر نمی کنی اینا علاوه بر مشکلات اخیر چقدر میتونه اونجا براشون آزار دهنده باشه! یادته گفتی خودشون هم علاقه ای به کوتاه کردن موهاشون ندارن! دوریشون از خانواده و دوستانشون و اینکه اون خانم دوباره قصد داره چه حقه ای بزنه براشون آزار دهنده نیست؟! من نگران اینها هستم نه اینکه میخوان برن!اینکه از روحیه و احوالشون اونجا بی خبرم آزار دهنده است همین! و البته که برای برگشتنشون روزشماری میکنم و امیدوارم! تازه وقتی جواب اولین کامنت این صفحه رو خوندم بهم بیشتر انرژی داد ممنون.
Zahra R (مدیر سایت)
خب هیون خیلی وقته با خانوادش زندگی نمیکنه فکر نمیکنم اونقدر هم بهشون وابسته باشه چون توی خونه جدا چندین سال تنها زندگی میکرد بعدش رفت دو تا سگاش رو گرفت.نه تلفنی داره نه موبایلی که بتونه بفهمه اخبار بیرون چی هست برا همین اخبار بهش نمیرسه که بخاد نگران و ناراحت بشه.باسه من بیشتر از تو آزار دهنده است چون من همیشه خبراشو دنبال میکردم و براتون آپ میکردم.ولی میدونی ملیکا تک تک نظرات تو انرژی رو از من میگیره و بیشتر ناراحت و عصبی ام میکنه چون فقط خودتو میبینی و ناراحتی خودت مهمه شده یه ذره به فکر منم باشی؟با اینقدر بی تابی کردن تو هیون سربازیشو ول نمکینه برگرده پس داری عمل بیهوده ای انجام میدی یکم بهش بیشتر فکر کنی و بیشتر به حرفام توجه کنی میبینی اونقدرا هم سخت نیست و موارد سخت تری هم وجود داره ولی من از تو انتظار ندارم که وقتی جای من نیستی بتونی درکم کنی ولی خیلی دلم میخاست حداقل یکیتون درکم کنه و آرومم کنه برعکس بیشتر عصبانی میشم و اصلا دلم نمیخاد بیام نظرارو چک کنم ببینم چی گفتین با اینکه میدونین الان توی وضعیت مناسبی هم نیستم بازم هونطوری هستید
MELIKA ۱۳۹۴/۰۲/۲۹ - ۰۳:۰۷:۱۲
میخواستم دیگه راجع به مادربزرگت نگم که ناراحت نشی! همین ! واسه همینه که انقدر ناراحت بودنم و... برای هیون رو میگفتم که حواست پرت بشه! نمیدونستم ناراحت میشی . ببخشید. ولی واقعا بابت اخبار ممنون!
Zahra R (مدیر سایت)
نازی اشکال نداره ولی مگه میشه به این زودی یادم بره هنوزم نمیتونم مرگشو قبول کنم برا همین هنوز تو ذهنم زندست.واقعا عذاب آوره.خواهش میکنم عزیزم
گل ناز ۱۳۹۴/۰۲/۳۰ - ۰۵:۲۲:۰۴
سلام عزیزم
مرسی نامه هیون رو گذاشتی
من شنیده بودم نامه نوشته
ولی پیداش نکرده بودم
نامه اش عالی بود تو همه زمان هم به فکر فناشه
وقتی عذر خواهی کرد دلم خیلی گرفت امیدوارم این دوسال تموم شه و زودتر برگرده
Zahra R (مدیر سایت)
سلام.خواهش میکنم
سارا ۱۳۹۴/۰۳/۲۰ - ۱۱:۵۲:۰۹
هروقت از هیونی خبری میشنوم یا چیزی از نوشته ها و گفته های خودش رو میخونم یا میبینم سرتاپای وجودم پراز تحسین میش...خیلی با صلابت و باشکوهه... همه جا گفتم ک خیلی خوب شد ک سربازی میره....نمیدونم بقیه چی میگن...ولی این واقعا برای خودشو روحیش خیلی خوب شد ک ازین هیاهو دورباش وکنار دوستاش بمونه...اینطوری تو لاک تنهایی فرو نمیره
Zahra R (مدیر سایت)
آره از این نظر نگاه کنی هیون الان واقعا داره برای خودش زندگی میکنه و مطمئنا از این وضع خیلی بیشتر راضیه تا اون موقع که اینجا بود اینهمه سختی میکشید تا برای ما بهترین چیزارو فراهم کنه چون اینطوری فقط برای ما تلاش میکرد الان اگه کاری هم میکنه میدونه حداقل این کارو برای خودش کرده برا همین براش خوشحالم حتی اگه خیلی هم طول بکشه آدم نیاز به استراحت داره و همین باعث میشه نیرو بگیره و قدرتمند تر از قبل برگرده