وای خدا....آخه چرا انقدر عاشقشم؟؟؟ هر وقت میبینمش از خوش حالی پر میشم
Zahra R (مدیر سایت)
دقیقا الان که نیست دارم جون میدم واقعا دلم خیلی براش تنگ شده مخصوصا که الان خیلی تنها شدم هم مامان بزرگم هم داداشم الان هم که هیون نیست واقعا احساس تنهایی زیادی میکنم
سارا
۱۳۹۴/۰۶/۰۳ - ۱۲:۲۴:۱۵
ثل من...منم همیش احساس تنهایی کردم...واس همین درک میکنم چ حالیه
Zahra R (مدیر سایت)
خب بستگی هم داره باید دید تو تنهایی رو تو چی میبینی
saya
۱۳۹۴/۰۶/۰۴ - ۰۱:۵۰:۰۶
سلام اجی زهرا...خوبی عززیزم؟خیلی دلم برات تنگ شده عززیزم......ای چن مدت خونه داداشم بودم بعدشم مهمون داشتیم نشد بیام.....البته به سایت سر میزدم اما واقعا وقت نشد کامنت بذارم....
خبر جنگو از رادیو شنیدم.....داشتم از دلهره میمردم.....اما وقتی اومدم اینجا بهتر شدم.....اما باز گهگاهی دلم خیلی تنگ میشه ونگران میشم....دیدی قبلا گفتم خیلیمرز خطرناکه....اخه کره همیشه با شمالی مشکل داشتن.از بد شانسی هم حالا که هیون سربازیه جو جنگ گرفتتشون..به هر حال مرررسی بابت خبرات ..ایشالاکه جنگ نشه.....راستی عروسی داداشتم مبارک
..
Zahra R (مدیر سایت)
سلام سایا جونم دلم خیلی برات تنگ شده بود الان بهترم...اشکال نداره عزیزم همین که سر میزدی ممنونم.
اصلا نگران نباش یه پست الان قراره آپ کنم و خبر خیلی خوشیه آخه دو تا کره با هم به توافق رسیدن و جنگی در کار نیست خودم دیروز خیلی نگران بودم رفتم سر زدم و خیالم راحت شد اصلا نمیخاد نگران باشی کره شمالی هم مقصر نیست مخصوصا مثل کشور ما خیلی اذیتش میکنن همه آتیشا از گور آمریکای فضوله نمیدونم چرا ول نمیکنه و دست از سر کشورای دیگه برنمیداره و به مسائل کشور خودش نمی پردازه؟... مرسی عزیزم ایشالا برای تو باشه
3 نظر
سارا ۱۳۹۴/۰۶/۰۱ - ۱۳:۴۷:۰۰
وای خدا....آخه چرا انقدر عاشقشم؟؟؟ هر وقت میبینمش از خوش حالی پر میشم
Zahra R (مدیر سایت)
دقیقا الان که نیست دارم جون میدم واقعا دلم خیلی براش تنگ شده مخصوصا که الان خیلی تنها شدم هم مامان بزرگم هم داداشم الان هم که هیون نیست واقعا احساس تنهایی زیادی میکنم
سارا ۱۳۹۴/۰۶/۰۳ - ۱۲:۲۴:۱۵
ثل من...منم همیش احساس تنهایی کردم...واس همین درک میکنم چ حالیه
Zahra R (مدیر سایت)
خب بستگی هم داره باید دید تو تنهایی رو تو چی میبینی
saya ۱۳۹۴/۰۶/۰۴ - ۰۱:۵۰:۰۶
سلام اجی زهرا...خوبی عززیزم؟خیلی دلم برات تنگ شده عززیزم......ای چن مدت خونه داداشم بودم بعدشم مهمون داشتیم نشد بیام.....البته به سایت سر میزدم اما واقعا وقت نشد کامنت بذارم....
خبر جنگو از رادیو شنیدم.....داشتم از دلهره میمردم.....اما وقتی اومدم اینجا بهتر شدم.....اما باز گهگاهی دلم خیلی تنگ میشه ونگران میشم....دیدی قبلا گفتم خیلیمرز خطرناکه....اخه کره همیشه با شمالی مشکل داشتن.از بد شانسی هم حالا که هیون سربازیه جو جنگ گرفتتشون..به هر حال مرررسی بابت خبرات ..ایشالاکه جنگ نشه.....راستی عروسی داداشتم مبارک
..
Zahra R (مدیر سایت)
سلام سایا جونم دلم خیلی برات تنگ شده بود الان بهترم...اشکال نداره عزیزم همین که سر میزدی ممنونم.
اصلا نگران نباش یه پست الان قراره آپ کنم و خبر خیلی خوشیه آخه دو تا کره با هم به توافق رسیدن و جنگی در کار نیست خودم دیروز خیلی نگران بودم رفتم سر زدم و خیالم راحت شد اصلا نمیخاد نگران باشی کره شمالی هم مقصر نیست مخصوصا مثل کشور ما خیلی اذیتش میکنن همه آتیشا از گور آمریکای فضوله نمیدونم چرا ول نمیکنه و دست از سر کشورای دیگه برنمیداره و به مسائل کشور خودش نمی پردازه؟... مرسی عزیزم ایشالا برای تو باشه